پروفایل مدیریت وبلاگ
نام: parsa
.........................................................
جنسیت: مرد
.........................................................
محل سکونت:
.........................................................
سن: 0 / 0 / 0
.........................................................
میزان تحصیلات:
.........................................................
شماره تماس:
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو:
.........................................................
درباره من: ★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆ ★ * ★ * ☆ ★ ♥ * ★ ★ ★ * ♡ ☆ ★ ♥ ☆ * ★ * ♥ ★★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆ ★ * ★ * ☆ ★ ♥ * ★ ★ ★ * توی یک دیوار سنگی.. دو تا پنجره اسیرن دو تا خسته دو تا تنها.. یکیشون تو یکیشون من دیوار از سنگ سیاهه.. سنگ سرد و سخت خارا زده قفل بی صدایی.. به لبای خسته ی ما نمی تونیم که بجنبیم.. زیر سنگینی دیوار همه ی عشق من و تو.. قصه هست قصه ی دیدار همیشه فاصله بوده.. بین دستای من و تو با همین تلخی گذشته.. شب و روزهای من و تو راه دوری بین ما نیست.. اما باز اینم زیاده تنها پیوند من و تو.. دست مهربون باده ما باید اسیر بمونیم.. زنده هستیم تا اسیریم واسه ما رهایی مرگه.. تا رها بشیم می میریم کاشکی این دیوار خراب شه.. من و تو با هم بمیریم توی یک دنیای دیگه.. دستای همو بگیریم شاید اونجا توی دلها.. درد بیزاری نباشه میون پنجره هاشون.. دیگه دیواری نباشه ❥✫..•°*”˜˜”*°•.ƸӜƷ ❥✫..•°*”˜˜”*°•.ƸӜƷ ..')/♥ ♥('..) .♥/. = .█/. _| |_ ♥ _| |_ ★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆ ★ * ★ * ☆ ★ ♥ * ★ ★ ★ * ♡ ☆ ★ ♥ ☆ * ★ * ♥ ★★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆ ★ * ★ * ☆ ★ ♥ * ★ ★ ★ * ☆ شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم و تو... آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.♥.... ★ .. ♥ ☆ * ★ * ♥ ★★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆ ★ * ★ * ☆ ★ ★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆ ★ * ★ * ☆ ★ ♥ * ★ ★ ★ * ♡ ☆ ★ ♥ ☆ * ★ * ♥ ★★ * ♥ ★ * * ★ ★ ♡ * ★ ☆ ♡ ★ * ★ * ☆
نظرات شما عزیزان:
[ - ] [ - ] [
]
[ ]